آیا شما یک مثال می خواهید؟ چند سال پیش بالاخره به بازی Fallout 4 رسیدم. من در چند ساعت اول از بازی بسیار لذت بردم. من به تورهای اکتشافی گسترده رفتم که گاهی اوقات با غارت های مبتکرانه به من پاداش می دادند. من شخصیتم را با چند امتیاز جالب بهبود دادم و به دلیل افزایش سطح سختی، در ابتدا نبردهای واقعاً هیجان انگیزی داشتم که هر از گاهی مرا به آستانه مرگ می برد.
ادامه دادن! ادامه بده! الان تسلیم نشو! از سنین پایین به ما یاد داده می شود که فقط باید با برخی چیزها “گذر کنیم”. این ممکن است در برخی شرایط کاملاً درست باشد، اما در مورد بازی ها اینطور نیست. با این حال، به نظر می رسد ناخودآگاه من چیزها را متفاوت می بیند.
من به سمت نوعی شکل ضعیف «تکمیل گرایی» گرایش دارم. در حالی که تکمیلکنندههای واقعی نمیتوانند یک بازی را تا زمانی که تمام چالشها را کامل نکردهاند، کلکسیونها را جمعآوری کنند و هر جایزه را به دست نیاورند، کنار بگذارند، برای من فقط شکست دادن یک بازی برای تکمیل آن کافی است. مشکل موجود: وقتی بعد از چند ساعت از یک بازی لذت نمی برم هنوز هم آن احساس را دارم.
Fallout 4: بعد از 24 ساعت خسته شدم
رهایی:2015/11/10
در ضمن، من سعی می کنم Kingdom Come: Deliverance را از رایانه شخصی خود ممنوع کنم. اما قبل از آن دوباره آن را بازی خواهم کرد – شاید این بار آن را دریافت کنم! حتما بهتر میشه میبینی…